سلامانه، احمد محمد اسماعیلی: یوسف مرادیان بازیگر مؤدب، خوشسیما و موفق سینما و تلویزیون متولد 1349 در تهران است. او یک دوره بازیگری را در کارگاه آزاد بازیگری گذارنده است و با بازی در فیلم دوستان که یک فیلم ملودرام عاشقانه بود به شهرت رسید. از عمده فیلمهای کارنامه بازیگری او میتوان به: آقای رئیسجمهور (ابوالقاسم طالبی (1379-آوازخوان (کاظم معصومی – 1379) غزل (محمدرضا زهتابی (1379-شبهای تهران (داریوش فرهنگ – 80/1379) بوی گل سرخ (ناصر محمدی – 1380(لاکپشت (علی شاه حاتمی- 1375) آ صحاب کهف (فیلم / مجموعه – فرجالله سلحشور -1376) دوستان (علی شاه حاتمی – 1377) رنجر (احمد مرادپور – 1378) شک (ساموئل خاچیکیان، داود موثقی – 1378) چریکه هورام (فرهاد مهران فر، چشم سوم به کارگردانی آرش سجاد حسینی و متروپل مسعود کیمیایی اشاره کرد. با او درباره مسائل کاری و سلامتی گفتوگویی انجام دادهایم.
* آیا اهل مراجعه به پزشک در زمان بیماری هستید؟
هر بیماری که برایم رخ دهد به پزشک مراجعه میکنم. البته سالها قبلتر بیماریهای خفیف نظیر سرماخوردگی را جدی نمیگرفتم. اما بعد از مدتی متوجه شدم اگر بیماری سادهای نظیر سرماخوردگی در زمان شروعش درمان نشود باعث لطمات زیادی میشود و من در آن زمان سرخود قرص سرماخوردگی و کپسول نظیر آموکسی سیلین مصرف میکردم و حالم خوب نمیشد و به دکتر مراجعه کردم و دکتر مواخده ام کرد که چرا دارو را خود سرانه مصرف کردهام و چون سرماخوردگی من ویروسی بوده نیازی به مصرف اموکسی سیلین نبوده است.
*آیا تا به حال به اتاق عمل رفتهاید؟
بله، اتاق عمل فضای سردی دارد و دلیلش را پرسیدم و متوجه شدم دمای پایین اتاق عمل باعث میشود خیلی از میکروبها نابود شوند. در بیمارستان لوزه سومم را عمل کردم و چون در سنین کودکی عمل کردم ترسی از ورود به اتاق عمل داشتم. اما بهمحض خوابیدن روی تخت دکترها مهربانانه با من صحبت کردند و سریع بیهوش شدم.
*درباره عملهای زیبایی چه نظری دارید؟
در دوران جوانی در کرمانشاه در چند رشته ورزشهای رزمی و مشتزنی مقام آوردم و در طول فعالیتهای ورزشیم پنج باری بینیام شکست. زمانی رسید که بهواسطه شکست شدن بینی نمیتوانستم راحت بخوابم و آزار میدیدم. به پزشک مراجعه کردم و دکتر عنوان کرد که بینیم از داخل انحراف شدید دارد و با بروز یک سرماخوردگی کوچک دچار تنگی نفس میشوم و برای درمان باید عمل کنم. بنابراین این کار را انجام دادم. هرکدام از ما آدمها در هر مرحلهای از زندگیمان چهره خاصی داریم.
دهه چهارم زندگی هر آدمی اوج دوران زیبایش محسوب میشود. و همه عوامل بیرونی و درونی انسان در مرحله بلوغ کامل است و به زیبایی طبیعی اعتقاد دارم و موقعی که برخی از عملهای زیبایی را که این سالها مد شده را میبینم حالم بد میشود. و مواقعی هم پیش آمده که از حالت چهره برخیهایی که عمل زیبایی انجام دادهاند میترسم. چهره این آدمها به حدی عجیبوغریب میشود که قابلباور نیستند. بارها دیدهام که آدمی به صرافت اینکه زیبا خواهد شد میرود ابرویش را میچسباند به سقف پیشانیاش و گونههایش را برجسته میکند که انگاری از یک مبارزه مشتزنی بیرون آمده است. فکر نمیکنم چنین حالت صورتی با لبهای برجسته زیبا باشد. یک سری شخصیتهای جهانی داریم که آدمهای پولداری هستند. موقعی که به چهرهشان نگاه میکنید رد و نشانی از عملهای زیبایی مشاهده نمیکنید. البته آدمهایی هستند که به طرز افراطی و بیمارگونهای به سمت عملهای زیبایی میروند. مایکل جکسون نمونه اینچنین شخصیتهایی است که در سن پنجاهسالگی از دنیا رفت. خیلی از متخصصان پزشکی بعد از مرگش گفتند که عملهای متعدد زیاد که توأم با بیهوشیهای طولانیمدت بود باعث بروز این حادثه شد. مایکل جکسون فقط هفت عمل زیبایی روی صورتش انجام داد.
*آیا تابهحال در سینما نقش پزشک بازی کردهاید؟
بله، در فیلم باور و سریال شاید برای شما هم اتفاق بیفتد نقش پزشک بازی کردم.
*آیا نقش دکترهایی که بازی کردید دارای تخصص بودند؟
بله، دکتری متخصص مغز که فرزندش در حالت کما قرار میگیرد و دکتر وارد یک چالش بزرگ میشود. زیرا با تخصصش توانسته جان خیلیها را نجات بدهد اما نمیتواند برای فرزندش کاری انجام بدهد. اما با توسل فرزندش شفا پیدا میکند.
*چقدر مردم و نظراتشان برای شما اهمیت دارند؟
بدون شک هر بازیگری موفقیتش را مدیون لطف مردم میداند و در کل من ارتباط بسیار خوبی با مردم و عزیزانی که با آنها برخورد میکنم، دارم و حرف زدن با آنها انرژی زیادی به من میدهد اکثر آنها وقتی من را میبینند ابراز لطف دارند و من را تشویق به کارهای بهتر میکنند.
*چهکارهایی را آماده پخش دارید؟
بهتازگی بازیم در سریال همسفر خورشید به کارگردانی علی شاه حاتمی به پایان رسیده است و هماکنون فیلم در مرحله تدوین است. داستان این سریال اجتماعی با تم دینی درباره زندگیای یکی از مسلمان هند است که برای زیارت قصد سفر به ایران و مشهد را دارد. چون سن و سال این پیرزن بالا است و نمیتواند سفر کند نوه نوجوانش تصمیم میگیرد آرزوی مادربزرگش را برآورده کند و به همین دلیل به ایران سفر میکند و در این سفر اتفاقاتی برای او رخ میدهد و چون غیرقانونی وارد ایران شده بازداشت میشود و قرار میشود دوباره به هند عودت داده شود. من نقش یحیی را بازی میکنم که سابقه حضور در جبههها را در زمان جنگ تحمیلی دارد و اهل کارهای خیر و ثواب است و چون راننده است درراه با کودک برخورد میکند و یحیی با شنیدن ماجرا برای زیارت رفتن به نوجوان کمک میکند. فیلمبرداری این سریال جادهای در خراسان رضوی انجام شد.
برچسبها: